داد ميزنم ناله ميكنم آه ميكشم
چيزي نميگي و حرفي نمي زني
من كه هنوز منم ، فرقي نكرده ام
تو، عوض شدي حرفي نمي زني
دلبستت شدم كاري نمي كني
وابستت شدم حرفي نمي زني
لعنت به چشم بد كار خودش رو كرد
خسته شدي ازم ،حرفي نمي زني
گذشتن ازتو مرگه واسم ،بدون
راحت گذشتي و حرفي نمي زني
قلبم اگر شكست حرفي نميزنم
در حال مردنم ، حرفي نمي زني
انگار ،رو آبمو ،آشفته خوابم و
مي بيني حالمو حرفي نمي زني
حالا كه سير شدي جاي ديگست دلت
شايد اسير شدي ،حرفي نميزني
رفتي برو ولي، پيش كسي ازم
چيزي نمي گي و حرفي نمي زني