از انتظار خسته ام
همه چیز- همه کس- همه جا
دو شنبه 7 شهريور 1398برچسب:, :: 1:18 :: نويسنده : شاهی بیگ
و شاید روزی کودکی گستاخ و بازیگوش
عکس سفر بی بازگشتم را روی دیوار سیمانی کوچه تان پاره کند و برود گل مردابم گلی تنها که در حسرت تنهایی خویش وحشت چیده شدنش را دارد. ای کاش زیبایی گیسوی خزه ها به زیبایی گیسوی دخترک کردی بود که مرا با تارهای بلند آن به دار آویخت و ای کاش صدای یکنواخت قور باغه ها به زیبایی ابراز یک عشق بود. ا فسوس گل مردابم و در مرداب غم محکوم ومجبورم به تنها مردن به تنها کفن رفتن
نیا باران...
سه شنبه 7 مرداد 1393برچسب:, :: 10:19 :: نويسنده : شاهی بیگ
چه شامها كه چراغم فروغ ماه تو بود پناهگاهم شبم گيسوي سياه تو بود اگر به عشق تو ديوانگي گناه منست ز من رميدن و بيگانگي گناه تو بود دلم به مهر تو يكدم غم زمانه نداشت كه اين پرنده ي خوش نغمه در پناه تو بود عنايتي كه دلم را هميشه خوش مي داشت اگر نهان نكني لطف گاهگاه تو بود بلور اشك به چشمم شكست وقت وداع كه اولين غم من آخرين نگاه تو بود سه شنبه 7 مرداد 1393برچسب:, :: 10:9 :: نويسنده : شاهی بیگ
حالی پریشان دارم ، غصه ای بی پایان دارم ،
حالی پریشان دارم ، غمی بی پایان دارم ،
سه شنبه 7 مرداد 1393برچسب:, :: 10:7 :: نويسنده : شاهی بیگ
هَـمیشه بـآید کَسـی باشد کـــہ معنی سه نقطههاے انتهاے جملههایَتـــ را بفهمد هَـمیشه بـآید کسـی باشد
کـــہ اگر سردرد را بهـآنه آوردے برای رفتـن و نبودن بفهمد به توجّهش احتیآج دارے بفهمد کـــہ درد دارے کـــہ زندگی درد دارد
براے بوسیـدَنش... براے یک آغوشِ گَرمــ تنگ شده است همیشه باید کسی باشد
سه شنبه 7 مرداد 1393برچسب:, :: 10:4 :: نويسنده : شاهی بیگ
باید فراموشت کنم چندیست تمرین میکنم من می توانم ! می شود ! آرام تلقین میکنم حالم، نه اصلا خوب نیست، تا بعد، بهتر می شود فکری برای این دل آرام غمگین میکنم من می پذیرم شکست خویش را می روم از رفتنم دل شاد باش !!! خود را برای درک این، صد بار تحسین میکنم کم کم ز یادم می روی این روزگار و رسم اوست ! این جمله را با تلخی اش صد بار تضمین میکنم. |
موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||
|